جدول جو
جدول جو

معنی گران کابین - جستجوی لغت در جدول جو

گران کابین
(گِ)
زنی که مهر او بسیار باشد. زنی که با مهر افزون به شوی رود. گران مهر. سنگین مهر:
غریب باشد هم زشت و هم گران کابین.
رضی الدین نیشابوری
لغت نامه دهخدا
گران کابین
زنی که با مهر بسیار بشوی رود سنگین مهر: بچه ماند ک بعروسی عالم که سبک روح و گران کابین است. (ابوالفرج رونی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گران رکابی
تصویر گران رکابی
ثبات قدم و پایداری در جنگ، وقار، سنگینی
فرهنگ فارسی عمید
(گِ رِ)
کنایه از حمله بردن است. عمل گران رکاب:
از ناله در آن گران رکابی
الحق سپه گران شکستم.
خاقانی.
، ثقیل و سنگین بودن:
حرارت سخطت با گران رکابی سنگ
ذبول کاه دهد کوههای فربی را.
انوری
لغت نامه دهخدا
ثبات قدم و پافشاری در روز جنگ: از ناله وران گران رکابی الحق سپه گران شکستم. (خاقانی)، وقار تمکین، سنگینی ثقل: حرارت سخطت با گران رکابی سنگ ذبول کاه دهد کو ههای فربی را. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار